کاش

آنقدر خسته شدم،که تو فریاد مزنبر دل خسته من تو دگر داد مزنآنقدر بی رقم در پی عشقی که نبودسوختم در حسرتت،تو بر این آتش دل،باد مزنآنقدر خاطره دارم ز غم دوری تو تو بر آن خاطره  های دل من،یاد مزنآنقدر ویر کاش...

در جواب حرف تو از عشق باید نوشت

در سالهای انتظار،از کوچه باغ باید نوشت

در جواب حرف تو باید از جانان گذشت

در زمین و آسمان از زخم جان باید نوشت

در جواب حرف تو گوشه ای باید نشست 

در گریه های بی قرار از شب تار باید نوشت

محب(حسن بیگی)

کاش...

وقتی عاشق خورشید باشی  هیچ وقت نمیتونی کسی شبیه ش پیدا کنینه ماه نه ستارهنه حتی انعکاس نور خورشید در حوض حیات خونهنه حتی صدا چهچه قناری با آواز مستنه حتی شکوفه های ناب بهاری با رنگ و بوی دلنوازشانوقتی کاش...

اگر در دل عشق خدا داری خوش باش

تو گر در خانه داری دختری خوش باش

خیالت راحت از غمهای عالم

تو که غمخوار داری خوش باش

چنان پروانه میگردد بدورت،شمع

مثال گل هستی درکنارش خوش باش

در این عالم اگر جای نداری شاد باشی

رو درکنار دختران خویش،خوش باش

مثال ابر پاییز و بهار،فصل باران

تمام نعمت الله داری،خوش باش

چه به زین که خدایت دوستت دارد

تمام عشق خدا،دختری داری،خوش باش

به حوا مادر عالم،به زهرا مادر اطهر

تو هم،یک نمونه،مادری داری خوش باش

حسن بیگی(محب)

کاش...

حضورحضور با وقار تو،شکستن یه غربت استقدوم ناز مهر تو،آغاز یک محبت استبا آمدن در این جهان،شکوفه میدهد بهاربرای قلب عاشقم،نوید یک صداقت استشکستگی قلب من،میرود با وجود توبرای جان خسته ام،فریاد یک حمایت ا کاش...

حسرتآنقدر در دلم هوای تو دارم که نگوآنقدر حسرت دیدار تو دارم که نگومگر از عشقت چه می خواهم مندل من تاب دوری تو ندارد که نگودر حسرتت خانه به دوش گشتمدر بیابان طلب آبی دارم که نگوتو در صحنه روزگارم من م کاش...

چه عاشقانه زیبایی..مردی که ناز و عشوه‌ی زنی در زندگی اش نباشد...زندگی برایش چه لذتی دارد؟مردی که برای قدم زدن در روزهایِ بارانی اش انگشت هایِ ظریف زنانه‌ای برای بافتن در بین انگشتانش نداشته باشد هوای کاش...

یادمان باشد اگرخاطرمان تنها شدطلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم (برگرفته) یادمان باشد اگر دست مان تنها شدطلب دست زهر آدم ناکس نکنیمیاد مان باشد اگر رزق مان خالی شدطلب روزی زهر آدم نامرد نکنیم یاد مان با کاش...